بسم الله الرحمن الرحيم
سلام به همگي. طاعات همه و خانوادهها و وابستگان گرامي قبول. تمناي دعا.
جناب دكتر خاندوزي:
· ممنون از تأمل آموزنده شما.
· فكر ميكنم در زمينه نظر و عقيده، باور به يك تمايز ميتواند بسيار كارساز باشد؛ و آن، تمايز ميان داشتن يك عقيده و ابراز و تبليغ يك عقيده است.
· در مثالهاي مورد نظر شما، با اين مورد موافقم كه “مخالف بودن با بعضي مواضع يا انتخابهاي رهبري به معناي ضديت نيست”. اما تبليغ اين مخالفت، از آن بابت كه باعث تضعيف جايگاه حاكم شرع ميشود، صلاح و صحيح نيست. البته ميتوان و بايد اين مخالفت را در نامهاي يا به طريق ديگري از باب امر به معروف و نهي از منكر كه از حقوق حاكم بر رعاياست، به سمع حاكم رساند، ولي تبليغ آن و به سمع مردمان رساندن موافق احتياط نيست.
· مثالي كه در بند آخر اقامه فرموديد، دو حالت دارد. اگر اين نامه، در همان وقت، سرگشاده و منتشر شده باشد، نگارنده، با اين اقدام خود نظر حاكم شرع را نزد مردمي كه بالطبع، به مباني و جوانب اين تصميم و موضوع مورد مناقشه آگاهي كافي ندارند، موجب تزلزل نسبت به رأي حاكم ميشود، ولي اگر نامهاي خصوصي بوده كه بعد از درگذشت امام، از صحيفه نور سر درآورده، آنگاه مثالي از امر به معروف و نهي از منكر است كه مطابق بيان حضرت امير از تكاليف مردم است.