باسمه تعالي
و باز هم نميفهمم كه چرا تهديد مجلس از سوي احمدي نژاد (اگر آن را واقعا تهديد به معناي واقعي كلمه كه مخالف قانون اساسي است بگيريم نه يك سماجت و پافشاري و ...)بايد سر از استبداد و مخالفت با مشروطه و به توپ بستن مجلس و ... دربياورد... اگر همينجور ادامه دهيد احمدي نژاد بخاطر اينكارش تبديل به رضاخان، هيتلر، شمر بن ذي الجوشن، اولي و دومي (لعنه الله عليهما) و اهريمن (انگره مينو) ميشود. به نظر شما چنين نيست؟!
سلام به دوستان عزيز
اينگونه ببينيم قضيه را چطور است؟: احمدي نژاد در كار عظيم تحول اقتصادي كه از دور قبل دنبال كرده است و فقط حاصل كار 20 مغز نبوده قطعا حالا هم مصمم در اجراي آن است (بخلاف نظر آقاي كرباسچي عزيز) و چنين كاري قاطعيت زياد و سماجت براي قانع كردن مجلس دارد. مساله پس گرفتن لايحه و تهديد مجلس را در اين پرتو ببينيم نه تهديد واقعي. اينكه اگر تفويض به دولت شود ديگر نظارتي بر آن نخواهد بود، به نظرم درست نيست بلكه نحوه خرج و مجراي خرج همه و همه بايد به محاسبات گزارش شود. دولت فقط ميخواهد در گيرودار مجلس و تصويب زمانبر نيافتد ولي پس از خرج كردن حاضر است پاسخگو باشد.
ضمنا فراموش نكنيم كه نقد دولت هرچند خوب، مطلوب و بلكه ضروري است اما اين نبايد پيشفرض گرفته شود كه هر نقدي، تلقي به قبول شود و جوابگويان به نقدها به طرفداري كوركورانه دولت متهم شوند.
سلام به جملگي
خسروي عزيز: حسن كه تلقي نمي شود. معمولا توش و توان دولت را يا به قدرت تعبير مي كنند يا به اقتدار. و دولت هاي كارآمد از دومي بهره مي برند، نه اولي. و دومي يعني قدرتي كه نيازي به زور ندارد. آنچه جناب عامري را آزرده و مرا هم آزرد، اين است كه چرا بايد كساني كار را به جايي برسانند كه حاكم مشروع مجبور به استفاده از چنين ابزاري شود؟
خوب واقعا خوش آيند نبود. هر چند كه چاره اي هم نبود.
در عين حال بايد كاري كرد.
سلام عليكم جملگي
13 آبان امسال خوب نبود شايد نيروهاي نامي خودشان هم فكر نمي كردند تعداد سبزهاي اموي اين قدر كم باشد والا اين همه نيرو روانه نمي كردند. تعداد زياد نيروها خيلي زننده بودو منظور من اين بخش قضيه بود.
نقد رهبري هم بحث انحرافي است. حد اقل در اين سطح. بايد مشخص ود چه كسي ميب تواند رهبر را نقد كند و چگونه. به نظر من يه طلبه نمي تواند رفتار يك دكتراي رياضي را در حل يك مسئله نقد كند. و اگر در حوزه سر اين قضيه بحث شود مي شود يك بحث دون وانحرافي!!
در ضمن يعني چي غير خودي را نقد نمي كنيم؟ نقد ننيد وظطيفه روشنگري و تبيين هم نداريد. در همين هم كوتاهي مي شود به نظرم!
سلام به دوستاني كه در مقابل هر نقدي، خطاي ديگران را وسط مي كشند مي خواهم يك تضمين بدهم: محال است اين چند هزار مخالف فعال و چند ميليون ناراضي غيرفعال بتوانند بلايي سر جمهوري اسلامي بياورند اگر.. اگر ما زمينه را فراهم نكنيم و خودمان اصلاحگر نظام باشيم. هيچ مگسي موجب كزاز و فلجي سيستم نمي شود اگر زخمها ترميم شوند. اما اگر ما چشممان را بر زخمها بستيم و فقط بر دو مخالفمان لعنت فرستاديم همين دو مگس كوچك مي توانند فتنه بيافرينند. طبيب، زخمهاي واقعي بر پيكر اقتصاد و سياست و دين و اخلاق را ترميم مي كند. رفقا فرافكني نكنيد. دكتر حاجي حيدري ما از هيچ شركت و آقازاده اي خط نمي گيريم. باور بفرماييد.
سلام به همگي
به نظر من مردم به سه دسته عمده قابل انقسام اند. دو دسته معدود كه هواداران دولت و سبزها هستند و گروه بزرگ تري كه از هيچ يك از دو جانب راضي نيستند، اما ايده سياسي كه آنان را نمايندگي كند وجود ندارد. و گمان مي كنم كه اگر راه سومي باز نشود، احتمال غلطيدن خلايق به سمت جنبش سبز بيش از سمت و سوي طرفداران دولت است.
پس نقد دولت، اگر با نشان دادن يك راه مناسب براي آينده باشد كه به سؤالات اصلي مثل توسعه، عدالت، فساد، و... به معناي حفظ نظام و گشودن يك راه سوم است كه به نظر من همه ما بايد به دنبال فرمولي براي آن باشيم.
راستي؛ جناب عامري خيلي عذر مي خواهم بابت تإخير راجع به ويرايش مصاحبه خرافات. سعي مي كنم كه جبران كنم.
راهپيمايي امسال خيلي ناراحت كننده بود شكاف عميقي بين مردم ايجاد شده. بر موسوي و كروبي لعنت.
به نظرتون براي جبران اين شكاف و تنفر بين مردم چه بايد كرد؟
به نظر من همه نخبگان بايد عليه موسوي و كروبي . وخاتمي بخروشند جاي انتقادات ريز و درشت از دولت و بحثهاي انحرافي و دون مثل نقد رهبري كه خيلي نا مربوط است.