• وبلاگ : بسم الله الرحمن الرحيم
  • يادداشت : تحليل يك جامعه‏شناس سياسي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عليرضا خسروي 
    سلام
    در اينکه قضاياي بعد انتخابات يک فتنه بود هيچ شکي وجود ندارد منتهي اينکه چرا گروهي به طرفداري و حمايت از اين سران فتنه برخواستند هم بيشتر به جنبه اي بر مي گردد که همه ما بايد هوشيار باشيم و آن مراقبه به معناي واقعي است که در طي راه حق ذکر شده است. اما از منظر اجتماعي مي خواهم بگم که سي سال گذشته و يک نياز داريم تا بازتعريفي از مسائل اصولي و اساسي خودمان بکنيم چرا که:
    منابع تثبيت اقتدار مثل خانواده آموزش و پرورش مساجد صداوسيما به عنوان تنها سيستم پخش دولتي تضعيف شده اند. تضعيف بيشتر پايبندي به ساختارهاي کهنه کنترل و مشارکت ناشي از آن چيزي است که فروپاشي حرمت ناميده مي شود: افول احترام به مراجع قدرت سنتي. يک نارضايتي آشکار از مقررات فرهنگي رسمي قديمي و کنترل حکومتي. با از هم پاشيده شدن اين پيمان هاي سنتي نهادهايي که از احترام بي چون و چرا برخوردار بودند اکنون ناچار مي شوند که وجود خود را توجيه کنند. حال با تضعيف ساختارهاي سنتي به معناي کلاسيک و قديمي بودن شان منابع جديد اقتدار و هويت شکل مي گيرند. مساله بعدي اينکه رشد مصرف گرايي هم تاثيري بر توقعات و رفتار ادمي مي گذارد. منجر به رشد تقاضها و توقعات و انتظارات و ناپايداري سليقه ها مي شود که عمده آنها هوس است تاخواسته واقعي. در چنين جوي بيشتر احساسات طالب داره تا عقل. شهروندان هم نگاه شون از حاکميت و دولت اينکه زود به خواسته ها پاسخ بدهد و رضايت آنها را جلب کند. که گفتم به خاطر عدم مراقبه، هوي و هوس غالب است. باز هم تاکيد دارم که اصل فتنه بودن نبايد يادمان بره.