بسم الله الرحمن الرحیم
در نقل قولی که آیت الله ناصری - از علمای بزرگ اصفهان- از مرحوم آیت الله العظمی بهجت بیان می کند - و در سایت ها و بلوتوث ها دست به دست و زبان به زبان چرخیده- آمده است:« شخصی که تشرفاتی خدمت حضرت حجت داشت نزد آیت الله بهجت رسید، ایشان پرسید در آخرین تشرف خود از زمان فرج حضرت (عج) سوال نکردی؟ آن شخص می گوید: چرا و حضرت فرمود ظهور نزدیک است. به حضرت عرض کردم آیا من هم هنگام ظهور را درک می کنم؟ که حضرت فرمود پیرتر از شما هم آن را درک می کند.» (نقل به مضمون)
البته آیت الله ناصری پس از ذکر این نقل قول بیان می کند که عرضه متوقف بر تقاضاست و از مردم می خواهد که برای فرج حضرت(عج) در مواقعی که در روایات آمده هنگام استجابت دعاست زیاد دعا کنند.
پس از نشر این سخنان آیت الله بهجت، عده ای آن را تکذیب و عده ای در قصد توجیه آن بر آمدند که تکذیب آنان نه در خور شأن آیت الله ناصری بود و نه و توجیه اینان، مناسب حال آیت الله بهجت. البته برخی هم آن را به گونه ای دیگر برداشت کردند و به یکدیگر شادباش و مژده ظهور دادند! اما سخن اینجاست طبق روایات مسلم ما توقیت - یعنی وقت تعیین نمودن برای ظهور- امری مذموم است و با تعابیر تندی به وقت گذاران نهیب زده اند. (کذب الوقاتون) بدون شک عالمی فقیه و عارف در اندازه آیت الله بهجت که سالها در علوم اهل بیت تحصیل و تدریس و ممارست داشته است به این موضوع بدیهی واقف است هم چنان که ناقل این موضوع یعنی آیت الله ناصری نیز این گونه است.
لذا به هیچ وجه نباید از این سخنان توقیت بر داشت کرد. اما معنای این سخن چیست؟ برای پاسخ به این سوال از کلمات قصار آیت الله بهجت مطلبی بیان می گردد. ایشان می فرماید: «از هر کس درباره| وقت ظهور سوال شده، پاسخ داده که ظهور آن حضرت نزدیک است. البته نزدیکی وسعت دارد، لذا قیامت و ساعت هم قریب شمرده شده (اقتربت الساعه) و نیز فرموده شده است: «کلآت قریب» (غررالحکم: 561) هر آینده |ای، نزدیک است. لذا اگر بزرگان فرموده |اند: «فلان سال» محمول بر مجاز یا توریه می شود «ل مصلحه »؛ (برای مصلحتی)، زیرا شیعه طاقت طول مدت غیبت را ندارند. (منبع سایت معظم له)
با توجه به این سخن، معنای آن حکایت که از آیت الله بهجت نقل شد، مشخص می گردد، یعنی یک شیعه عاشق امام عصر(عج) دائماً بایستی خود را منتظر ظهور بداند و هیچ گاه از این امر ناامید نگردد. سوال آیت الله بهجت از زمان فرج هم نشان از بی تابی و دل سوختگی ایشان از فراق حضرت را دارد. از این رو یک منتظر واقعی که رنج فراق امان او را بریده است دائماً به دنبال محبوب غایب خود است، چنانچه در دعای فرج حضرت تقاضا می کنیم امر فرج را مانند لمح بصر (چشم بر هم زدن) نزدیک فرماید و حتی نزدیک تر از آن (او هو اقرب) و درپایان دعای عهد نیز آمده است که مومنین همواره ظهور را نزدیک می دانند و کافران آن را دور می پندارند.
این امر سبب انتظار فعال و سازنده می شود چرا که فرد «آن به آن» و« لحظه به لحظه» منتظر تشریف فرمایی حضرت است و دائم خود را آماده سربازی در رکاب حضرت می نماید. با این بیان، این سخن نوعی درس برای چگونه منتظر بودن است نه توقیت.